فهرست مطالب

نشریه پژوهش های انسان شناسی ایران
سال دوم شماره 1 (پیاپی 3، بهار و تابستان 1391)

  • تاریخ انتشار: 1392/03/18
  • تعداد عناوین: 7
|
  • یوسف علی اباذری، سیاوش قلی پور صفحات 9-37
    مقاله حاضر سعی می کند تا سازوکار تولید فضای اجتماعی در شهر کهن کرمانشاه را روشن سازد. از این روی نظریه”تولید فضا“هانری لوفبور را به عنوان چارچوب نظری انتخاب و داده ها را براساس فنون بررسی اسناد و مشاهده جمع آوری و تحلیل می کند. در شیوه تولید پیشاسرمایه داری قرن نوزدهم میلادی حیات شهری وابسته به مازاد اقتصادی روستا است و این مازاد به اندازه ای نیست که امکان جابه جایی جمعیت و تغییر فضا را ممکن سازد. شکل گیری فضای اجتماعی این شهر متاثر از سه گانه لوفبور به شرح زیر است: الف) بازنمایی فضای شهر کهن مبتنی بر کی هان شناسی سلسله مراتبی اسلامی است که در راس آن پروردگار عالم قرار دارد. نمود بیرونی این امر کالبد فیزیکی شهر اسلامی است که در آن مسجد جامع به عنوان مرکز تلقی می شد. ب) فضای بازنمایی یا فضای زیسته در سه حیطه قابل بررسی است: 1 تمایز میان مسلمانان و غیرمسلمانان که خود را به صورت فاصله فیزیکی و فاصله اجتماعی نشان می داد. 2 تفکیک جنسی و یا”محرمیت“که از طریق معماری سنتی و کالبد محله ها اعمال و سبب شکل گیری فضاهای عمومی و خصوصی می شد. 3 تمرکززدایی از شهر و استقلال محله ها که هم از طریق معماری و هم به کمک فتیان و پهلوانان حفظ می گردید. ج) عمل فضایی درون شهر که در شبکه ها، معابر، بازار، مساجد و تکایا و عمل فضایی بیرون شهر که در قهوه خانه ها، گورستان ها، مکان های مقدس و فضای باز خارج از شهر صورت می گرفت.
    کلیدواژگان: بازنمایی فضا، فضای بازنمایی، عمل فضایی، مازاد اقتصادی، محرمیت
  • محمدباقر علی زاده اقدم، اصغر ایزدی جیران صفحات 39-59
    در منطقه کشکسرای شهرستان مرند در استان آذربایجان شرقی تا دو دهه پیش، تدفین مردگان به شیوه منحصر به فردی بنام تدفین”امانتی“انجام می شد. محققان این مقاله با تکیه بر مشاهده مشارکتی و گفتگو با عاملان مناسک”امانت“داده های مربوط را جمع آوری کرده اند. در مناسک امانت، مرده به طور موقتی در اتاقکی در قبرستان قرار می گیرد و چندین سال مورد مراقبت است. سپس در فصل پاییز، استخوان های باقی مانده برای تدفین دایم توسط نزدیکان مرده به شهرهای مقدسی چون مشهد و قم برده می شوند. ما تلاش کرده ایم تا با روش رویکردی مردم نگارانه و با الهام از پنداره های مفهومی شاخه انسان شناسی مرگ این مناسک تحلیل کنیم. تاملات انسان شناختی ما از دوگانه کالبدی قبر امانتی / قبر دائم، دوگانه های اجتماعی و مفهومی زیر را می سازد: 1 گذار اولیه / گذار ثانویه، 2 مکان و عامل اجتماعی / مکان، زمان و عامل قدسی، 3 آشوب مرگ / آرامش سفر. بدین ترتیب، مناسک امانت روایتی از معنای مرگ و حیات کشکسرایی ها برای ما است. این معنا مبتنی بر دگرگونی های فضایی زمانی هستند و تاثیرات ذهنی و حسی را نشان می دهند.
    کلیدواژگان: امانت، انسان شناسی مرگ، شهر مقدس، قبر امانتی، مرند، کشکسرای، مناسک، مرگ
  • صفحات 61-84

    کلیفورد گیرتز و میراث فکری وی یکی از برجسته ترین رویکردهای نظری، نه تنها در انسان شناسی، بلکه در علوم اجتماعی و علوم انسانی معاصر است. برنامه نظری گیرتز در انسان شناسی را می توان از خلال سنت هایی که پایه های اصلی تفکر وی را تشکیل می دهند درک، تجزیه و تحلیل نمود. گیرتز با تلفیق سنت ایده آلیسم آلمانی و رویکردهای هرمنوتیک قاره ای؛ با میراث فکری وبر و پارسونز در جامعه شناسی؛ رویکرد فلسفه تحلیلی ویتگنشتاین؛ و مهم تر از همه سنت انسان شناختی مطالعات میدانی، مشاهده مشارکتی و اتخاذ رویکردهای اتیک در این حوزه؛ به پایه گذاری سنتی اهتمام ورزید که سبب چرخشی پارادایمی، در مجموعه علوم اجتماعی گردید. این مقاله، به بررسی رویکرد روشی گیرتز در حوزه انسان شناسی، با تاکید بر دو کار عمده وی، یعنی تفسیر فرهنگ ها و صورت بندی مجدد تفکر اجتماعی پرداخته است و از خلال بررسی سنت های فکری موثر و همچنین زمینه اجتماعی تفکر وی، سعی در به دست دادن خوانشی کلی از دیدگاه روشی وی در حوزه علوم انسانی و اجتماعی به طور کل و انسان شناسی به طور خاص دارد.

    کلیدواژگان: انسان شناسی تفسیری، فرهنگ، توصیف فربه، متن بودگی کنش اجتماعی، روش شناسی پوزیتیویستی
  • شایسته مدنی صفحات 85-110
    حاشیه نشینی یک پدیده شهری مربوط به دهه های اخیر است که به علت مسائل و مشکلاتی که برای ساکنین این مناطق و دیگر شهروندان به وجود می آورد، مورد توجه پژوهشگران علوم اجتماعی قرار گرفته است. بررسی انسان شناختی این پدیده با استفاده از روش کیفی و رابطه آن با موقعیت تحصیلی دانش آموزانی که در این مناطق زندگی می کنند، مسئله اصلی این تحقیق بوده است. منطقه حاشیه ای”حصار خط چهار“واقع در شهرستان کرج برای دست یابی به هدف پژوهش یعنی شناخت ویژگی های مختلف فرهنگ حاشیه نشینی و در ارتباط با موقعیت تحصیلی با استفاده از نگرش از”درون“و به صورت عمیق انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد وضعیت خانواده و ثبات آن در میزان و کیفیت تحصیل فرزندان بسیار موثر است. ولی این ثبات در تعداد کمی از خانواده ها وجود دارد، خانواده هایی که از ساکنان قدیمی منطقه هستند و ثبات درونی خود را حفظ کرده اند، از انگیزه های لازم برای تشویق فرزندان به ادامه تحصیل برخوردارند. ولی. بیشتر خانواده ها تحت تاثیر شرایط نامناسب محیطی و اجتماعی منطقه قرار داشته و به همین دلیل میزان افت تحصیلی در میان فرزندان بسیار بالا است.
    کلیدواژگان: افت تحصیلی، ثبات خانوادگی، حاشیه نشینی، فقر اقتصادی، فقر فرهنگی
  • عمران گاراژیان، مسعود رحمتی صفحات 111-148
    تل آتشی استقراری دارای آثار فرهنگ نوسنگی پیش از سفال در جنوب شرق ایران است. این استقرار در حدود 30 کیلومتری شرق شهر جدید بم و در کناره غربی لوت جنوبی واقع شده است. امروزه لوت جنوبی یکی از خشک ترین کویرهای کره زمین است اما وجود آثار گسترده در این ناحیه نشان می دهد که احتمالا چشم انداز طبیعی منطقه در پیش از تاریخ با زمان معاصر تفاوت داشته است. پژوهش باستان شناختی در تل آتشی طی چند مرحله شامل بازدیدهای مقدماتی، بررسی های باستان شناسی، نمونه برداری و لایه نگاری انجام شده است. یافته های باستان شناسی، اکثر معرف های فرهنگ نوسنگی پیش از سفال شامل ساختارهای معماری در بافتار اصلی، ابزارها و دستینه های سنگی، پیکره ها، اشیاء گلی و ظروف سنگی را نشان داده است. این مقاله یافته ها و داده های باستان شناسی دوره اول استقرار در تل آتشی را ارائه می کند. براساس لایه نگاری انجام شده دوره اول شامل یازده مرحله است. کف های استقراری به دلیل محوریت موضوع معماری مبنای تفکیک مراحل قرار داده شده اند. چشم انداز طبیعی منطقه و تاثیر آن بر معماری دوره اول استقرار موضوع بحث و بررسی مقاله است. دوره اول تل آتشی معرف فرهنگ نوسنگی پیش از سفال در جنوب شرق ایران است. این فرهنگ تا کنون ناشناخته بوده است. در توالی فرهنگ های پیش از تاریخ جنوب شرق ایران دوره اول استقرار در تل آتشی به عنوان فرهنگ پیش از سفال قبل از لایه صفر در تل ابلیس در نظر گرفته می شود. گاه نگاری پیشنهادی برای این دوره سده های پایانی هزاره ششم و نیمه اول هزاره پنجم پیش از میلاد است.
    کلیدواژگان: تل آتشی، جنوب شرق ایران، فرهنگ نوسنگی پیش از سفال، معماری
  • مینو امیرقاسمی، فتانه حاجیلو صفحات 149-166
    ایلات آذربایجان با تولید دست بافته هایی بی نظیر که ارزش و اعتبار خاصی در میان تولیدات صنایع دستی ایران دارد، جایگاه ویژه ای را در زمینه تولید مفروش به خود اختصاص می دهند. ورنی از جمله مفروش های تخت باف این منطقه است که با نگاره هایی خاص برگرفته از شرایط طبیعی منطقه، فرهنگ بومی، باورها و اعتقادات تولیدکنندگان آن، در طرح ها و رنگ های گوناگون بافته می شود. مقاله حاضر براساس نتایج طرح پژوهشی در زمینه بررسی دست بافته های ایلات آذربایجان شرقی در صدد است تا نشان دهد تفاوت در شیوه زندگی، خلاقیت های فردی و پیشینه قومی ایلات، محصولات آنان را از سایر تولیدات مشابه متمایز می کند. یافته ها همچنین حاکی از آن است که نگاره های ورنی دارای زبانی نمادین است، نمادهایی که در گذشته برای آگاهی دادن، ایجاد ارتباط و شرح ایده ها به کار می رفته اند. در طول زمان تعدادی از علائم با مفاهیم و معانی پنهان به شکل اندوخته ای رمزگونه در جهان نمادهای ایلات وارد شده است که انعکاس دهنده کلیت زندگی، آمال و آرزوهای بافندگان آن است.
    کلیدواژگان: ارسباران، ایلات آذربایجان شرقی، تخت باف، عشایر شاهسون، ورنی
  • کتایون نمیرانیان، آزاده وطن پور صفحات 167-187
    قصه های عامیانه بخش مهمی از فرهنگ عامه را تشکیل می دهند که به دلیل دربرداشتن گنجینه عظیمی از دانش فرهنگی از ارزش بالایی برخوردار هستند؛ به ویژه آن دسته که هنوز به صورت شفاهی توسط مردم روایت می شوند، بستری مناسب برای مطالعه بن مایه های اسطوره ای فرهنگ یک منطقه و نیز بررسی کهن الگوهای جمعی و قومی را فراهم می سازند. دست یافتن به الگویی کلی برای بررسی قصه ها در صورت پژوهش عمیق و علمی در داده های گردآوری شده میسر می گردد. در این مقاله، یکی از رایج ترین قصه های عامیانه بخش اوز واقع در استان فارس، براساس روش پگاه خدیش که بر پایه الگوی پیشنهادی پراپ برای قصه های ایرانی تنظیم گردیده، ریخت شناسی شده است و سپس با رویکرد نمادشناسی اسطوره ای مورد تحلیل قرار گرفته است. نویسندگان این مقاله بر آن هستند تا ضمن ارائه الگویی پیشنهادی برای تحلیل و بررسی قصه های عامیانه، نشان دهند که چگونه می توان از درون یک قصه به ظاهر ساده که در نقاط دورافتاده و توسط مردم عامه گفته می شود، الگوها و بن مایه های متعدد و متنوع اسطوره ای را استخراج کرد و از این راه در شناخت نقاط مبهم اسطوره ها و نیز نمادها گام تازه ای برداشت.
    کلیدواژگان: اوز، درخت، قصه دختر و درخت کنار، قصه عامیانه، کوپید و پسیکه، کوزه